اربعین حسینی چه روزی است؟ +تاریخ اربعین ۹۶
تاریخ انتشار: ۹ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۳۶۷۸۸۴
اربعین چیست ، تحقیق در مورد اربعین حسینی ، انشا در مورد اربعین حسینی ، اربعین یعنی چه ، اربعین ۹۶ چه روزی است ،اربعین چند شنبه است ،اربعین ۹۶ در عراق چه روزی است
اربعین ، چهلمین روز شهادت امام حسین علیه السلام است که جان خود و یارانش را فدای دین کرد.
۲۰ صفر ۱۴۳۹ مصادف با ۱۸ آبان ۱۳۹۶ و برابر ۹ نوامبر ۲۰۱۷ روز اربعین است و این روز برابر با زمانی است که حرم امام حسین(ع) یعنی کاروان اسرا، از شام به مدینه بازگشتند و روزی است که جابر بن عبدالله انصاری، صحابی رسول خدا(ص)، از مدینه به کربلا رسید تا به زیارت قبر امام حسین(ع) بشتابد و او نخستین کسی است که قبر آن حضرت را زیارت کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
زیارت جابر بن عبدالله انصاری
جابر بن عبدالله انصاری که از صحابه پیامبر اسلام(ص) است به عنوان نخستین زائر امام حسین(ع) شناخته میشود. بنابر روایات دینی، او در اولین چهلم شهادت امام حسین(ع) در سال ۶۱ ه.ق به همراه عطیه عوفی به کربلا آمد و قبر امام حسین(ع) را زیارت کرد.
زیارت اربعین
در حدیثی از امام حسن عسکری(ع) پنج نشانه برای مؤمن شمرده شده است. یکی از این پنج نشانه زیارت اربعین است. هم چنین زیارت نامهای برای روز اربعین از امام صادق(ع) نقل شده است. شیخ عباس قمی این زیارت نامه را در مفاتیح الجنان در باب سوم بعد از زیارت عاشورا غیر معروفه، با عنوان زیارت اربعین نقل کرده است.
به گفته قاضی طباطبایی زیارت روز اربعین در نزد شیعیان زیارت «مَرَدّ الرَّأس» نیز خوانده میشود. مَرَدُ الرأس یعنی بازگرداندن سر، و منظور آن است که در این روز که اسرای اهل بیت به کربلا بازگشتند سر امام حسین(ع) را نیز به کربلا آوردند و دفن کردند.
راهپیمایی اربعین
توصیه به زیارت اربعین باعث شده شیعیان زیادی در این روز خود را به کربلا برسانند.
در واقع راهپیمایی گسترده شیعیان که سعی میکنند خود را با پای پیاده برای روز اربعین به کربلا برسانند، در سالهای اخیر و پس از سقوط رژیم بعث عراق، به یکی از مهمترین و گستردهترین مراسم عزاداری شیعیان جهان، تبدیل شده و حتی در زمره بزرگترین اجتماعات مذهبی جهان قرار گرفته است. هم اکنون بیشترین زائرانی که در اربعین به عراق میروند، از کشور جمهوری اسلامی ایراناند.
در سال ۱۳۹۲ ه.ش پیش بینی حدود ۲۰ میلیون زائر شده بود. در برخی گزارشها از حضور ۱۵ میلیون شیعه به کربلا در روز اربعین سال ۱۴۳۵ه.ق /۱۳۹۲ ه.ش خبر دادهاند. قاضی طباطبایی در کتاب تحقیق درباره اول اربعین سیدالشهداء مینویسد حرکت به سوی کربلا در روز اربعین از زمان ائمه اطهار(ع) در بین شیعیان رایج بوده است و شیعیان حتی در زمان بنی امیه و بنی عباس نیز به این حرکت مقید بودهاند.
در پایان اشاره ای خواهیم داشت به وقایع محرم سال ۶۱ هجری قمری.
روزشمار واقعه عاشورا سال ۶۱ قمری
۱ محرم – یاری خواستن امام از عبیدالله بن حر جعفی و عمرو بن قیس در قصر بنی مقاتل
۲ محرم- ورود کاروان امام(ع) به کربلا
۳ محرم- ورود عمر سعد به کربلا با سپاه چهار هزار نفری.
۶ محرم -یاری خواستن حبیب بن مظاهر از بنی اسد برای یاری امام حسین(ع) و ناکامی او در این مأموریت
۷ محرم- بستن آب بر روی امام حسین(ع) و یارانش.
۷ محرم- پیوستن مسلم بن عوسجه به امام حسین(ع) و یارانش.
۹ محرم- ورود شمر بن ذی الجوشن به کربلا.
۹ محرم – اماننامه شمر به فرزندان امالبنین.
۹ محرم – اعلام جنگ لشکر عمر سعد به امام(ع) و مهلت خواستن حضرت از عمر سعد.
۱۰ محرم- واقعه عاشورا و شهادت امام حسین(ع)، اهل بیت(ع) و یارانش.
۱۱ محرم -محرم حرکت اسرا به سوی کوفه
۱۱ محرم- دفن شهدا توسط بنی اسد (از اهل غاضریه)
۱۲ محرم- دفن تعداد کمی از شهدا
۱۲ محرم- ورود کاروان اسرای کربلا به کوفه.
۱۹ محرم- حرکت کاروان اسیران از کوفه به شام.
۱ صفر – ورود اهل بیت(ع) و سر مطهّر امام حسین(ع) به شام.
۲۰ صفر- اربعین حسینی
۲۰ صفر- ورود اهل بیت امام(ع) به کربلا
دلیل بزرگداشت اربعین حسینی چیست؟
اربعین -اعتبار اربعین امام حسین (ع) از قدیم الایام میان شیعیان و در تقویم تاریخی وفاداران به امام حسین (ع) شناخته شده بوده است. کتاب مصباح المتهجد شیخ طوسی که حاصل گزینش دقیق و انتخاب معقول شیخ طوسی از روایات فراوان در باره تقویم مورد نظر شیعه در باره ایام سوگ و شادی و دعا و روزه وعبادت است، ذیل ماه «صفر» مینویسد: نخستین روز این ماه(ماه صفر) (از سال ۱۲۱)،روز کشته شدن زید بن علی بن الحسین است.
روز سوم این ماه(صفر) از سال ۶۴روزی است که مسلم بن عقبه پرده کعبه را آتش زد و به دیوارهای آن سنگپرتاب نمود در حالی که به نمایندگی از یزید با عبدالله بن زبیر در نبرد بود.
روز ۲۰ صفر ـ یعنی اربعین ـ زمانی است که حرم امام حسین (ع) یعنی کارواناسرا، از شام به مدینه مراجعت کردند. و روزی است که جابر بن عبدالله بنحرام انصاری، صحابی رسول خدا (ص)، از مدینه به کربلا رسید تا به زیارت قبر امام حسین (ع) بشتابد و او نخستین کسی است از مردمان که قبر آنحضرت را زیارت کرد.
در روز اربعین زیارت امام حسین (ع) مستحب است واین زیارت، همانا خواندن زیارت اربعین است که از امام عسکری (ع) روایت شده که فرمود: علامات مؤمن پنج تاست: خواندن ۵۱ رکعت نماز در شبانهروز ـ نمازهای واجب و نافله و نماز و شب ـ به دست کردن انگشتری دردست راست، برآمدن پیشانی از سجده، و بلند خواندن بسم الله الرحمنالرحیم در نماز.
شیخ طوسی سپس متن زیارت اربعین را با سند به نقل از حضرت صادق علیه السلام آورده است: السلام علی ولی الله و حبیبه، السلام علی خلیل الله ونجیبه، السلام علی صفی الله و ابن صفیه…
این مطلبی است که شیخ طوسی، عالم فرهیخته و معتبر و معقول شیعه در قرنپنجم در باره اربعین آورده است. طبعا بر اساس اعتباری که روز اربعین در میان شیعیان داشته است، از همان آغاز که تاریخش معلوم نیست، شیعیان به حرمت آن، زیارت اربعین میخواندهاند و اگر میتوانستهاند مانند جابر بر مزار امام حسین (ع) گرد آمده و آن امام را زیارت میکردند. این سنت تا به امروز درعراق با قوت برپاست و شاهدیم که میلیونها شیعه عراقی و غیر عراقی در این روز بر مزار امام حسین (ع) جمع می شوند.
در اینجا و در ارتباط با اربعین چند نکته را باید توضیح داد.
۱. عدد چهل
نخستین مسألهای که در ارتباط با «اربعین» جلب توجه میکند، تعبیر اربعین در متون دینی است. ابتدا باید نکتهای را به عنوان مقدمه یادآور شویم:
اصولا باید توجه داشت که در نگرش صحیح دینی، اعداد نقش خاصی به لحاظ عدد بودن، در القای معنا و منظوری خاص ندارند؛ به این صورت که کسی نمیتواند به صرف این که در فلان مورد یا موارد، عدد هفت یا دوازده یاچهل یا هفتاد به کار رفته، استنباط و استنتاج خاصی داشته باشد. این یادآوری، از آن روست که برخی از فرقههای مذهبی، بویژه آنها که تمایلات «باطنیگری» داشته یا دارند و گاه و بیگاه خود را به شیعه نیز منسوب میکردهاند، و نیز برخی از شبه فیلسوفان متأثر از اندیشههای انحرافی و باطنی و اسماعیلی، مروج چنین اندیشهای در باره اعداد یا نوع حروف بوده وهستند.
در واقع، بسیاری از اعدادی که در نقلهای دینی آمده، میتواند بر اساس یک محاسبه الهی باشد، اما این که این عدد در موارد دیگری هم کاربرد دارد و بدون یک مستند دینی میتوان از آن در سایر موارد استفاده کرد، قابل قبول نیست. بهعنوان نمونه، در دهها مورد در کتابهای دعا، عدد صد بکار رفته که فلان ذکر را صد مرتبه بگویید، اما این دلیل بر تقدس عدد صد به عنوان صد نمیشود. همینطور سایر عددها. البته ناخواسته برای مردم عادی، برخی از این اعداد طی روزگاران، صورت تقدس به خود گرفته و گاه سوء استفادههایی هم از آنها میشود.
تنها چیزی که در باره برخی از این اعداد میشود گفت آن است که آن اعداد معین نشانه کثرتاست. به عنوان مثال، در باره هفت چنین اظهار نظری شده است. بیش از اینهرچه گفته شود، نمیتوان به عنوان یک استدلال به آن نظر کرد.
مرحوم اربلی، از علمای بزرگ امامیه، در کتاب کشف الغمه فی معرفه الائمه در برابر کسانی که به تقدس عدد دوازده و بروج دوازدهگانه برای اثبات امامت ائمه اطهار(ع) استناد کردهاند، اظهار میدارد، این مسأله نمیتواند چیزی را ثابت کند؛ چرا که اگر چنین باشد، اسماعیلیان یا هفت امامیها، میتوانند دهها شاهدـ مثل هفت آسمان ـ ارائه دهند که عدد هفت مقدس است، کما این که این کار راکردهاند.
عدد «اربعین» در متون دینی
یکی از تعبیرهای رایج عددی، تعبیر اربعین است که در بسیاری از موارد به کار رفته است. یک نمونه آن که سنّ رسول خدا(ص) در زمان مبعوث شدن، چهل بوده است. گفته شده که عدد چهل در سن انسانها، نشانه بلوغ و رشد فکری است. گفتنی است که برخی از انبیاء در سنین کودکی به نبوّت رسیدهاند.از ابن عباس (گویا به نقل از پیامبر (ص)) نقل شده که اگر کسی چهل ساله شد و خیرش بر شرش غلبه نکرد، آماده رفتن به جهنم باشد. در نقلی آمده است که، مردمان طالب دنیایند تا چهل سالشان شود. پس از آن در پی آخرتخواهند رفت. (مجموعه ورام، ص ۳۵)
در قرآن آمده است «میقات» موسی با پروردگارش در طی چهل روز حاصلشده است. در نقل است که، حضرت آدم چهل شبانه روز بر روی کوه صفا درحال سجده بود. (مستدرک وسائل ج ۹، ص ۳۲۹) در باره بنی اسرائیل هم آمده که برای استجابت دعای خود چهل شبانه روز ناله و ضجّه میکردند. (مستدرک ج ۵،ص ۲۳۹) در نقلی آمده است که اگر کسی چهل روز خالص برای خدا باشد، خداوند او را در دنیا زاهد کرده و راه و چاه زندگی را به او میآموزد و حکمت را در قلب و زبانش جاری میکند. بدین مضمون روایات فراوانی وجود دارد. چله نشینی صوفیان هم درست یا غلط، از همین بابت بوده است. علامه مجلسی در کتاب بحار الانوار در این باره که برگرفتن چهل نشینی از حدیث مزبور نادرست است، به تفصیل سخن گفته است.
اعتبار حفظ چهل حدیث که در روایات فراوان دیگر آمده، سبب تألیف صدها اثر با عنوان اربعین در انتخاب چهل حدیث و شرح و بسط آنها شده است. در این نقلها آمده است که اگر کسی ازامّت من، چهل حدیث حفظ کند که در امر دینش از آنها بهره برد، خداوند درروز قیامت او را فقیه و عالم محشور خواهد کرد. در نقل دیگری آمده است که امیرمؤمنان (ع) فرمودند: اگر چهل مرد با من بیعت میکردند، در برابردشمنانم میایستادم. (الاحتجاج، ص ۸۴).
مرحوم کفعمی نوشته است: زمین از یک قطب، چهار نفر از اوتاد و چهل نفر از ابدال و هفتاد نفر نجیب، هیچگاه خالینمیشود. (بحار ج ۵۳، ص ۲۰۰)
در باره نطفه هم تصور براین بوده که بعد از چهل روز عَلَقه میشود. همین عدد در تحولات بعدی علقه به مُضْغه تا تولد درنقلهای کهن بکار رفته است، گویی که عدد چهل مبدأ یک تحول دانسته شدهاست.
در روایت است که کسی که شرابخواری کند، نمازش تا چهل روز قبولنمیشود. و نیز در روایت است که کسی که چهل روز گوشت نخورد، خلقشتند میشود. نیز در روایت است که کسی که چهل روز طعام حلال بخورد، خداوند قبلش را نورانی میکند. نیز رسول خدا(ص) فرمود: کسی که لقمه حرامی بخورد، تا چهل روز دعایش مستجاب نمیشود. (مستدرک وسائل، ج ۵، ص ۲۱۷).
اینها نمونهای از نقلهایی بود که عدد اربعین در آنها به کار رفته است.
۲ . اربعین امام حسین (ع)
باید دید در کهنترین متون مذهبی ما، از «اربعین» چگونه یاد شده است. به عبارت دیگر دلیل برزگداشت اربعین چیست؟ چنان که در آغاز گذشت، مهمترین نکته درباره اربعین، روایت امام عسکری (ع) است. حضرت در روایتی که در منابع مختلف از ایشان نقل شده فرمودهاند: نشانههای مؤمن پنج چیز است: ۱ ـخواندن پنجاه و یک رکعت نماز (۱۷ رکعت نماز واجب + ۱۱ نماز شب + ۲۳نوافل) ۲ ـ زیارت اربعین ۳ ـ انگشتری در دست راست ۴ ـ وجود آثار سجده بر پیشانی ۵ ـ بلند خواندن بسم الله در نماز.
این حدیث تنها مدرک معتبری است که جدای از خود زیارت اربعین که درمنابع دعایی آمده، به اربعین امام حسین (ع) و بزرگداشت آن روز تصریح کرده است.
اما این که منشأ اربعین چیست، باید گفت، در منابع به این روز (اربعین)به دو اعتبارنگریسته شده است.
نخست :اربعین است که روزی که اسرای کربلا از شام به مدینه مراجعت کردند.
دوم:اربعین روزی است که جابر بن عبدالله انصاری، صحابی پیامبر خدا (ص) از مدینه به کربلا وارد شد تا قبر حضرت اباعبدالله الحسین (ع) را زیارت کند. شیخ مفید (م ۴۱۳) در«مسار الشیعه» که در ایام موالید و وفیات ائمه اطهار علیهم السلام است، اشاره به روز اربعینکرده و نوشته است: اربعین روزی است که حرم امام حسین (ع)، از شام به سوی مدینه مراجعت کردند. همچنین اربعین روزی است که جابر بن عبدالله برای زیارت امام حسین (ع) وارد کربلا شد.
کهنترین کتاب دعایی مفصل موجود، کتاب «مصباح المتهجّد» شیخ طوسی ازشاگردان شیخ مفید است که ایشان هم همین مطلب را آورده است. شیخ طوسی پس از یاد از این که روز نخست ماه صفر روز شهادت زید بن علی بنالحسین (ع) و روز سوم ماه صفر، روز آتش زدن کعبه توسط سپاه شام در سال۶۴ هجری است، مینویسد: بیستم ماه صفر (چهل روز پس از حادثه کربلا) روزی است که حرم سید ما اباعبدالله الحسین از شام به مدینه مراجعت کرد ونیز روزی است که جابر بن عبدالله انصاری، صحابی رسول خدا (ص) ازمدینه وارد کربلا شد تا قبر حضرت را زیارت کند. او نخستین کس از مردمان بود که امام حسین (ع) را زیارت کرد. در چنین روزی زیارت آن حضرت مستحب است و آن زیارت اربعین است. (مصباح المتهجد، ص ۷۸۷) در همانجا آمده است که وقت خواندن زیارت اربعین، هنگامی است که روز بالا آمده است.
در کتاب «نزهه الزاهد» هم که در قرن ششم هجری تألیف شده، آمده: در بیستماین ماه بود که حرم محترم حسین از شام به مدینه آمدند. (نزههالزاهد، ص ۲۴۱) همین طور در ترجمه فارسی فتوح ابن اعثم (الفتوح ابن اعثم، تصحیح مجد طباطبائی، ص۹۱۶) و کتاب مصباح کفعمی که از متون دعایی بسیار مهم قرن نهم هجری است این مطلب آمده است. برخی استظهار کردهاند که عبارت شیخ مفید و شیخطوسی، بر آن است که روز اربعین، روزی است که اسرا از شام به مقصد مدینه خارج شدند نه آن که در آن روز به مدینه رسیدند. (لؤلؤ و مرجان، ص ۱۵۴) به هرروی، زیارت اربعین از زیارتهای مورد وثوق امام حسین (ع) است که ازلحاظ معنا و مفهوم قابل توجه است.
۳ . اربعین روز بازگشت اسیران به مدینه یا کربلا
اشاره کردیم که شیخ طوسی، بیستم صفر یا اربعین را، زمان بازگشت اسرای کربلا از شام به مدینه دانسته است. باید افزود که نقلی دیگر، اربعین رابازگشت اسرا از شام را به «کربلا» تعیین کرده است. تا اینجا، از لحاظ منابع کهن، باید گفت اعتبار سخن نخست بیش از سخن دوم است. با این حال،علامه مجلسی پس از نقل هر دو اینها، اظهار میدارد: احتمال صحت هردوی اینها (به لحاظ زمانی) بعید مینماید. (بحار ج ۱۰۱، ص ۳۳۴ ـ ۳۳۵) ایشان این تردید را در کتاب دعایی خود «زاد المعاد» هم عنوان کرده است. با این حال، درمتون بالنسبه قدیمی، مانند «لهوف» و «مثیرالاحزان» آمده است که اربعین، مربوط به زمان بازگشت اسرا، از شام به کربلاست. اسیران، از راهنمایان خواستند تا آنها را از کربلا عبور دهند.
باید توجه داشت که این دو کتاب، در عین حال که مطالب مفیدی دارند، ازجهاتی، اخبار ضعیف و داستانی هم دارند که برای شناخت آنها باید با متونکهنتر مقایسه شده و اخبار آنها ارزیابی شود. این نکته را هم باید افزود که منابعی که پس از لهوف، به نقل از آن کتاب این خبر را نقل کردهاند، نباید بهعنوان یک منبع مستند و مستقل، یاد شوند. کتابهایی مانند «حبیب السیر» که به نقل از آن منابع خبر بازگشت اسرا را به کربلا آوردهاند، (نفس المهموم ترجمه شعرانی، ص ۲۶۹) نمیتوانند مورد استناد قرار گیرند.
در اینجا مناسب است دو نقل را در باره تاریخ ورود اسرا به دمشق یاد کنیم. نخست نقل ابوریحان بیرونی است که نوشته است:
در نخستین روز ماه صفر، أدخل رأس الحسین علیه السلام مدینه دمشق، فوضعه یزید لعنه الله بین یدیه و نقر ثنایاه بقضیب کان فی یده و هو یقول:
لست من خندف ان لم أنتقم
من بنی أحمد، ما کان فَعَل
لیْتَ أشیاخی ببدرٍ شهدوا
جَزَع الخزرج من وقع الاسل
فأهلّوا و استهلّوا فرحا
ثم قالوا: یا یزید لاتشل
قد قتلنا القرن من أشیاخهم
و عدلناه ببدر، فاعتدل (الاثار الباقیه، ص ۴۲۲)
وی روز اول ماه صفر را روزی می داند که سر امام حسین (ع) علیه السلام را وارد دمشق کرده و یزید هم در حالی که اشعار ابن زبعری را می خواند و بیتی هم بر آن افزوده بود، با چوبی که در دست داشت بر لبان امام حسین (ع) می زد.
دوم سخن عماد الدین طبری (م حوالی ۷۰۰) در «کامل بهائی» است که رسیدن اسرا به دمشق را در۱۶ ربیع الاول دانسته ـ یعنی ۶۶ روز پس از عاشورا ـ م یداند که طبیعیتر مینماید.
منبع: ساتین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت saten.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساتین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۳۶۷۸۸۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روزی به نام سنه / از قدمت شهر سنندج چه میدانید؟
سنندج که در میان کُردها سنه نام دارد، هر سال در ششم اردیبهشت سالروز تاسیس خود را جشن میگیرد و امسال این شهر به سیصدوهشتادوهفتمین سالروز ایجاد خود به شکل امروزی رسیده است.
به گزارش خبرگزاری ایمنا از کردستان، مردم کردستان و خود سنندجیها به شهر سنندج «سنه» میگویند و با القابی همچون سنه باوان (خانه پدری) و سنه نازار (بسیار عزیز) نامش را میبرند، سنه هر سال در ششم اردیبهشت زاده میشود و تولدش را جشن میگیرند.
سنندج که مرکزیت استان کردستان را دارد به شهر هزار تپه، شهر مسجد و مناره، پایتخت دف جهان، پایتخت نوروز، شهر خلاق موسیقی یونسکو، پایتخت کتاب ایران و عناوین و القاب دیگری نیز خوانده میشود که همه اینها گواه فرهنگ و هنر و شاخصههای منحصربهفرد این شهر است.
سنه از لحاظ جغرافیایی در دامنه کوه آبیدر قرار دارد، کوهی که اصلیترین تفرجگاه مردم شهر سنندج و گردشگران این شهر محسوب میشود و بر فراز آن میتوان زیباترین چشمانداز را از شهر سنندج به تماشا نشست.
در گذر از محلهها و خیابانهای قدیمی آن، هنوز میتوان رنگ و روی آثار تاریخی و خانههای قدیمی را مشاهده کرد، مردمش با یکدیگر با زبان کُردی اردلانی صحبت میکنند و تا حدود زیادی زبان مادری خود را حفظ کردهاند.
پوشش مردم سنندج اگرچه که تحت تأثیر گذر زمان به شکل رسمیتری درآمده است اما هنوز لباس کردی هم مردانه و هم زنانه آن بسیار در میان مردمش پرطرفدار است و بیشترین قسمت بازار تاریخی این شهر نیز به فروش پارچههای متنوع لباس کُردی اختصاص دارد.
آب و هوای شهر سنندج کوهستانی و تا حدودی معتدل است که هر چهار فصل را میتوان در آن تجربه کرد اگرچه که شهر سنندج در فصل بهار و پاییز زیباییهای آن دوصد چندان میشود.
برای اینکه بیشتر با شهر سنندج، به ویژه پیدایش و قدمت آن آشنا شوید، گفتوگوی ما با یکی از پژوهشگران تاریخ استان کردستان را در ادامه بخوانید.
تأسیس شهر سنندج در سال ۱۰۱۶ هجری شمسیجمال احمدی آئین، پژوهشگر و نویسنده کردستانی در گفتوگو با خبرنگار ایمنا در کردستان اظهار میکند: قدمت شهر سنندج دارای دو تاریخ است، یک تاریخ بسیار دور که تنها شواهد و قرائنی محدود برای آن موجود است و تاریخ مدون و موثقی به صورت امروزی ندارد، اما تاریخ دوم از سال ۱۰۴۶ هجری قمری (۱۰۱۶ شمسی) شکل گرفته که تا امروز به صورت واضح و روشن وجود دارد.
وی میافزاید: در تاریخ دور بر اساس شواهد و قرائنی که با توجه به حفاریهایی که در چندین نقطه از شهر سنندج به صورت اتفاقی صورت گرفته، مشخص میشود که شهری در دورههای پیشین وجود داشته است و مورد مهمتر در اسنادی همچون آثار تاریخ نویسهای ۲۰۰ سال بعد از اسلام بوده که جغرافیای مناطق اسلامی را نوشتهاند و در آن به شهری به نام «سَهانه» اشاره کردهاند که ترجمه آن در زبان کُردی، صد کانی یا همان صد چشمه میشود.
این پژوهشگر ادامه میدهد: مینورسکی (خاورشناس و ایران شناس روسی) معتقد است که سنندج (سنه) همان سَهانه است. برخی هم معتقدند که شهر سنندج از سانان یا سَئِنه گرفته شده است، اما سهانه چون جغرافی نویسان بعد از اسلام هم به آن اشاره کردهاند به نظر درستتر است.
احمدی آئین خاطرنشان میکند: شهری وجود داشته به اسم صد کانی در دوران هارون الرشید که به طور ویژه به آن اشاره شده است و قرینهای دیگر دربارهی قدیمی بودن سنندج میتوان به کلمه آبیدر اشاره کرد که به عنوان هوشیدر در اوستا آمده و دکتر عمادالدین دولت شاهی در کتاب کوههای غرب ایران در اوستا به آن اشاره کرده است که هوشیدر یا اوشیدر به کوه آبیدر اشاره دارد که وحی یا الهام دوم زرتشت در آنجا به او نازل شده است.
وی اضافه میکند: کوه آبیدر کوه برجستهای نبوده و از نظر ارتفاع نیز بسیار شاخص نیست، اما کوهها به خاطر شهری که در کنار آن هستند مهم و مشهور میشوند مثل کوه نور در مکه، کوه نهکروز در سقز، کوه آربابا در بانه و آبیدر هم به خاطر اینکه در کنار شهر بزرگی در آن زمان قرار داشته که در اوستا به آن اشاره شده و زرتشت وحی دومش در آنجا نازل شده، مهم بوده است. البته ناگفته نماند که در حال حاضر هم مردم شهر سنندج به نوک قله آبیدر سنگ قرآن میگویند که شاید به این مسئله مربوط باشد.
کشف قبرستان میتراییها، دلیلی بر قدمت بالای شهر سنندجاین پژوهشگر سنندجی تصریح میکند: منبع دوم ما قبرستان میتراییها است که در شهرک زاگرس سنندج واقع در دامنه کوه آبیدر کشف شد و چون شیوه دفن آنها میترایی بوده، این هم دلیلی دیگر مبنی بر قدمت بالای شهر سنندج است. همچنین آثاری هم که در قلعهی حسن آباد سنندج به دست آمده که به عنوان یک اردوگاه نظامی بوده و معمولاً این قلعهها در کنار شهرهای بزرگی وجود داشتهاند، دلیلی دیگر بر قدمت بالای این شهر است.
احمدی آئین، دلیل تخریب شدن شهر سنندج قدیمی را دو مسئله میداند و میگوید: مسئله اول شاید زلزلهای بوده که در شهر سنندج اتفاق افتاده باشد و باعث از بین رفتن آثار این شهر شده است چون سنندج بر روی نوار قرمز زلزله قرار دارد.
وی میافزاید: دلیل دوم هم شاید جنگهای سجلوقیها و مغولها بوده است، چون در زمان سلجوقیها جنگهای بسیاری در میان سران سلجوقی به دلیل ارث و قدرت در این مناطق رخ داده است که باعث نابودی شهر شده و همچنین ورود مغولها هم باعث شد بسیاری از مردم، شهرها را ترک کنند و به ارتفاعات پناه ببرند و بهخاطر وجود مغولها جرأت برگشت به شهر را نداشتند. بعد از حمله مغول و استقرار صفویها و ایجاد یک آرامش نسبی، کم کم شهرها رونق گرفت.
این پژوهشگر سنندجی تصریح میکند: دلیل در کانون توجه قرار گرفتن شهر سنندج این است که در اکثر مناطق کردستان امروزی، اردلانها حکومت داشتند و با استقلال حکومت میکردند تا دوره هَلوخان که در این دوره به صفویها تمایل پیدا کردند و تا زمان شاه عباس مشکلی وجود نداشتند. بعد از شاه عباس که نوه او شاه صفی، پادشاه ایران شد، او بسیاری از شاهزادههای صفوی را به قتل رساند تا رقیبی نداشته باشد، یکی از قربانیها فردی به اسم سرخاب بیگ بود که مادرش زرینکلاهخانم خواهر شاهعباس و پدرش خان احمد خان اردلان بود که به دستور شاهصفی کور شد.
احمدی آئین ادامه میدهد: خان احمد خان به دلیل اتفاقی که برای پسرش افتاد تا مدتها به افسردگی شدیدی دچار شد، اما بعد از اینکه به سلامت قبلی خود بازگشت، علیه دولت صفوی قیام کرد و جنگهای بسیاری را انجام داد و در قلعههای چهارگانه اردلان کردستان در برابر سپاه صفوی ایستاد، اما شکست خورد. خان احمد خان بعد از شکست به موصل رفت.
وی اضافه میکند: سلیمان خان اردلان که پسرعموی خان احمد خان و در دربار صفوی بود، توانست شاه صفی را راضی کند که حکومت اردلانها را به او بسپارند و از گماردن سردارهای صفوی به حکومت کردستان چشمپوشی کنند که اگر این اتفاق صورت نمیگرفت به احتمال زیاد کردستان هم مانند استانهای دیگر همچون همدان و زنجان که زمانی کُردنشین بودند و به تدریج تغییر کردند و بافت کُردی خود را از دست دادند، این اتفاق هم برای استان کردستان دور از ذهن نبود.
این نویسنده میافزاید: هنگامی که سلیمان خان اردلان فرمان حکومت را به دست گرفت، شرط در دست گرفتن حکومت او این بود که چهار قلعه که اردلانها حدود ۴۲۰ سال در آنها با استقلال حکومت میکردند از جمله قلعه زلم که امروزه در منطقه هورامان کردستان عراق قرار دارد و قلعههای مریوان، پالنگان و حسن آباد واقع در استان کردستان ایران را ویران کند که این کار را انجام داد.
سلیمان خان اردلان، مؤسس اولیه شهر سنندجاین پژوهشگر شهر سنندج میگوید: سلیمان خان پس از ویران کردن قلعهها، سنندج امروزی را برای زندگی و حکومت خود انتخاب کرد که شهر سنندج در آن زمان ظاهراً روستای کوچکی بوده و شاید معبدی یا قلعهای قدیمی در آن بوده، اما به طور کامل واضح نیست که آیا معبدی کهن بوده یا قلعهای ساده، چون اسناد موثقی در این مورد وجود ندارد.
احمدی آئین میافزاید: طایفهای به نام زرین کفشها در این منطقه بودهاند که خود را نوادگان توس نوذر میدانستند و همان کوه توس نوذری که امروز در شهر سنندج وجود دارد به اعتقاد آنها جایگاه و شکارگاه توس نوذر پهلوان افسانهای شاهنامه بوده است. توس نوذر در اصل جزو شاهزادههای کیانی بوده است و پسرعموی کیکاووس پادشاه و از نوادگان فریدون پادشاه کیانی بوده است. در آن زمان زرین کفشها نوعی کفش به پا میکردند که نواری باریک طلایی یا گلی طلایی روی آن وجود داشت که به این دلیل به زرین کفش مشهور شدند.
وی خاطرنشان میکند: سلیمان خان اردلان چون قبلاً در اصفهان در دربار صفوی زندگی کرده بود و در آنجا شیوه و روش معماری بازار اصفهان را دیده بود، هنگامی که به شهر سنندج آمد همان شیوه ساخت بازار نقش جهان و فرم و شکل محلههای اصفهان را پیاده کرد که این تاریخ، یعنی سال ۱۰۱۶ شمسی بوده به همین دلیل شیوه معماری خانههای سنندج بسیار تحت تأثیر معماری خانههای سنتی اصفهان قرار گرفت و سلیمانخان معمارهای را که با خود آورده بود متناسب با زیست و اقلیم کوهستانی سنندج، این معماری را بومیسازی کردند مثلاً عایق در برابر سرما و دربهای کوچکتر.
این پژوهشگر تاریخ کردستان اضافه میکند: او در ابتدا چهار محله را برای این کار تأسیس کرد، اول محله قلعه بود که قلعه حکومتی در آنجا وجود داشت و امروزه محله سرتپوله تا مسجد جامع را شامل میشود. این محله دیواری بلند و برجهای فراوان و چهار درب داشت که یک درب به بازار باز میشد، یک درب به سرتپوله باز میشد. درب دیگر به قلعه چهارلان باز میشد که به سمت شهر قلاچوالان امروزی در استان سلیمانیه باز میشده و به این نام خوانده میشد (البته در آن زمان شهر سلیمانیه وجود نداشته است) درب دیگر به بلوار کردستان امروز شهر سنندج باز میشده که به آن دروازه عبدالعظیم میگفتند.
احمدی آئین ادامه میدهد: در محله قلعه که قلعه در آن وجود داشته، به خانههای آن محله، خانههای داخل قلعه میگفتند. محله دیگری نیز به نام جورآباد وجود داشت که در ما بین خیابان شهدای فعلی و خیابان طالقانی وجود داشته است، محله دیگر محله قطارچیان بوده که محله خدمات حمل و نقل بوده چون شهر یک مرکز اقتصادی بوده است. در این محله صاحب خانهها دارای حیواناتی مانند الاغ برای حمل و نقل بودند که قطارهایی از باربران را تشکیل میدادند و کاروان چی این قاطرها را هدایت میکرد که به آنها قطارچیان میگفتند. محله بعدی محله بازار بود که مربوط به تجار و کاروان سرادارها و صنعگترهایی همچون آهنگر، مسگر، خیاط، صراف و سایر مشاغل بود و اقلیتهای دینی مانند مسیحی و یهودی در آن زندگی میکردند و در کنار بازار بودند.
وی میگوید: مرکزیت علم و دانش تا قبل از حمله مغول در نظامیه نیشابور، نظامیه بغداد و تعدادی دیگر از نظامیهها بوده که حمله مغولها باعث فروپاشی این نظامیهها شد و عالمانی که جان سالم به در برده، ناچار به روستاهای دور دست پناه بردند. وقتی شهر سنندج برای اولین بار تأسیس شد تعداد قابل توجهی از این عالمان که در کوههای زاگرس بودند به آنجا مهاجرت کردند به همین دلیل شهر سنندج مرکزیت فرهنگی عمدهای پیدا کرد. در سنندج احترام ویژهای برای علما قائل میشدند و مساجد و مدرسههای زیادی برای آنها ساخته شد. پس شهر سنندج که قبلتر مرکزیت سیاسی و اقتصادی را دارا بود، دارای مرکزیت فرهنگی هم شد.
این نویسنده سنندجی میافزاید: وقتی شهر سنندج تأسیس شد به عنوان یک اتفاق مهم در غرب ایران قلمداد شد و مدنیتی در غرب ایران شکل گرفت که منشأ بسیاری از حوادث سیاسی و مسائل اقتصادی و رویدادهای فرهنگی شد که اردلانها تا سال یک هزار و ۲۸۴ قمری آن را حفظ کردند.
توسعه شهر سنندج توسط امان الله خان اردلاناحمدی آئین اظهار میکند: شهر سنندج در دوران سلیمان خان اردلان (سال ۱۰۱۶ هجری شمسی) تأسیس و رونق زیادی گرفت. امان الله خان اردلان نیز سال ۱۲۱۴ هجری قمری والی کردستان شد و شهر سنندج را بسیار گسترش داد. او دیوار قلعه را ترمیم کرد و چند عمارت بزرگ، حمام و خانههای زیادی را احداث کرد از جمله حمام خان، قسمتی از عمارت خسروآباد، عمارت دلگشا و دیوار شهر و قلعه را بازسازی کرد و شهر را تا حدود زیادی آباد کرد.
وی اضافه میکند: در سال ۱۲۸۴ قمری اردلانها بعد از ۷۰۰ سال حکومت سقوط کردند که حدود ۲۳۶ سال از آن در شهر سنندج بوده و بقیه آن را در منطقه هورامان و قلعههای چهارگانه بودهاند.
این پژوهشگر تاریخ کردستان تصریح میکند: شهرداری سنندج چند سال پیش فراخوانی را برای روز شهر سنندج ارائه داد که با توجه به اینکه تاریخ تأسیس شهر سنندج در سیام ذیالقعده سال ۱۰۴۶ هجری قمری بوده و در این سال سلیمان خان اردلان شروع به تأسیس شهر سنندج کرده است، این تاریخ دقیقاً ششم اردیبهشت میشود که مصادف است با سال ۱۶۳۷ میلادی و ۱۰۱۶ شمسی؛ این تاریخ در کمیسیون فرهنگی شورای شهر و سازمان فرهنگی شهرداری و شورای فرهنگ عمومی استان کردستان تصویب و روز ششم اردیبهشت به عنوان روز شهر سنندج نامگذاری شد.
احمدی آئین میافزاید: اهمیت این روز به چند دلیل است اول اینکه روز تأسیس شهر سنندج که یک شهر تأثیرگذار در طول دوره حیات خود بوده جشن گرفته شود، دوم فرصتی برای جمع شدن و شادی مردم شهر باشد و سوم فاصله کمی با چهارصدمین سال تأسیس شهر سنندج داریم که امیدواریم شهرداری و شورای شهر سنندج برنامه و چشم انداز ۱۳ سالهای برای چهارصدمین سال تأسیس شهر سنندج داشته و تا آن زمان مشکلات شهر را رفع کرده باشند.
وی تاکید میکند: همه مردم برای حفظ شهر باید تلاش کنند چون این شهر متعلق به همه ما و نسلهای آینده است و امیدواریم که برای رفع مشکلاتی همچون کمبود زیرساختها در خدمات شهری، گردشگری، اتفاقات فرهنگی، ترافیک، دستفروشها و وانتها، ناهمواری معابر و خیابانها، ساخت و سازهای بی رویه، ریختن زباله و مشکلات محیط زیستی و همچنین تردد سگهای ولگرد در این شهر چارهاندیشی شود.
به گزارش ایمنا، از ششم تا دوازدهم اردیبهشت به عنوان هفته فرهنگی شهر سنندج نامگذاری شده است و برنامههای متنوعی در طول مدت این یک هفته برگزار میشود.
گزارش از ویدا باغبانی، خبرنگار ایمنا
کد خبر 747714